برچسب : نویسنده : calendar2015o بازدید : 108
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 23 دی ماه سالروز یکی از مناسبتها و رخدادهای مهم در جریان انقلاب ضد سلطنتی 1357 است اما چنان که شایسته است به آن پرداخته نشده در حالی که اتفاق بسیار قابل توجهی است. آن رخداد هم این است که در 23 دی 1357 محمد رضا شاه پهلوی اعضای شورای سلطنت را تعیین میکند و این در حالی است که خود از مقام سلطنت کناره نگرفته یا امور را به ولیعهد جوان نسپرده است. به عبارت دیگر پایان سلطنت شاه نه 22 بهمن 1357 و نه حتی 26 دی که همین 23 دی است زیرا در عمل از سلطنت کناره گرفته و شورای سلطنت را به صورت موقت مأمور ادارۀ کشور کرده است. شورایی که در واقع هیچ مجالی برای اعمال سلطنت نیافت. نکتۀ قابل توجه این که شاپور بختیار که عضو و نه رییس این شوراست به دنبال استمرار سلطنت نبود و در پی آن بود که به مردم بگوید اگر خواستتان رفتن شاه و برچیده شدن ساواک و آزادی زندانیان سیاسی بود محقق شد و حکومت را به آیتالله خمینی و روحانیون نسپارید اما در آن همهمه هیچ کس به صدای او گوش نداد چرا که هم در نخستوزیری و هم عضویت در شورای سلطنت منصوب شاهی بود که او را قبول نداشت. در توجیه این تناقض البته میگفت دکتر مصدق هم منصوب شاه بود ولی دموکراسیخواه این در حالی بود که محمدرضاشاه قبل از کودتای 28 مرداد به کلی با محمدرضاشاه بعد از کودتای 28 مرداد تفاوت داشت وبرای دفاع از خود باید به دکتر علی امینی استناد میکرد که در آغاز دهۀ 40 خورشیدی یک چند نخستوزیر شد و دست به اصلاحات زد. جالب این که پیشنهاد تشکیل شورای سلطنت را هم علی امینی به شاه داده بود. میتوان حدس زد هدف شاه از این که شورای سلطنت را تشکیل داد و سه روز بعد از ایران رفت جدای عمل به شرط بختیار برای قبول نخست وزیری احتمالا این, ...ادامه مطلب
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- 29 خرداد یادآور دکتر علی شریعتی است. شگفتا که در این 45 سال که برای او سالگرد برگزار شده ( از 1357 به این سو) هر سال رنگ و بو و حال و هوای متفاوتی داشته است. در سال های نخست یک سره تجلیل بود و «معلم شهید» و بعد که دکتر سروش به چهره بلامنازع گفتمان روشنفکری دینی بدل شد سرزنش هم شد که دین را ایدیولوژیک کرده و افراد ناراضی از نگاه حداکثری گناه آن را بر گردن شریعتی انداختند. شگفت آورتر از همه این که هم سرزنش شد چرا اسلام منهای روحانیت را تبلیغ میکرده و هم این که چرا زمینه ساز به قدرت رسیدن روحانیون شد.با این همه گله از او بیش از آن که از سر خشم باشد نوعی احساس هم دلانه هم بود اما کاسه کوزه ها بر سر او همچنان میشکست و میشکند. در پاسخ به این پرسش که کاسه کوزههای اتفاقات بعد را میتوان بر سر شریعتی شکست دوران پس از او را باید به تفکیک بررسید:دورۀ نخست از ۲۹خرداد ۵۶ که درگذشت تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که انقلاب پیروز شد. انقلابی که تظاهر کنندگان تصاویر شریعتی را در دست داشتند و هیچ کس نمی توانست باور کند سال ها بعد از منتقد او به عنوان معلم انقلاب یاد شود چرا که سپاه پاسداران تازه تاسیس در دومین پوستر خود تصویر او را کنار رهبر فقید انقلاب و طالقانی قرار داده بود. در این مقطع یکی از کمخشونتترین و مردمیترین اعتراضات و انقلابات کلاسیک جهان را شاهدیم. کار به جایی رسید که خود شاه هم در رادیو گفت: «صدای انقلاب شما مردم را شنیدم» و قول داد فساد و استبداد تکرار نشود و بعدتر شاپور بختیار را به نخستوزیری رساند تا آن اهداف در قالب حکومت پادشاهی مشروطه محقق شود و صد البته دیر شده بود.اگر شریعتی مقصر این دوره است چرا خود شاه انقلاب را به رسمیت شناخت و چرا بختیار که قهر, ...ادامه مطلب
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در میان رجال سیاسی و مشهور و اثرگذار تاریخ معاصر ایران هیچ شخصیتی به پیچیدگی احمد قوام یا قوامالسلطنه نیست که در صحنه سیاست تلخ و شیرین آن را آزموده و هم ستایش شنیده و هم سرزنش. هم تحقیر کرده حتی شاه را و هم تحقیر شده. به همین خاطر یکی از القاب او «چرچیل ایران» است چرا که سیاستمدار مشهور انگلیسی نزد ایرانیان نماد سیاستورزی است تا جایی که تشبیه به چرچیل به گفتارهای عامیانه و در وصف مردمان غیر سیاسی اما باهوش هم راه یافته است. قوام سیاست را بازی بزرگان میدانست و میکوشید در میانۀ اختلافات و انتظارات دو قدرت بزرگ جهانی – بریتانیا و شوروی- و بعدتر آمریکا منافع ایران را بجوید. نه مانند سید ضیاء کاملا با انگلستان هماهنگ باشد تا جایی که انگ نوکر و وابسته بر او هم بنشیند چراکه ناوابستهها هم متهم میشدند چه به رسد کسانی که ابراز میکردند و نه مثل دکتر مصدق با انگلستان پنجه در پنجه افکند. قوام قدرت آینده جهان و بازیگر اصلی بعدی را آمریکا میدانست و به همین خاطر با زیرکی نظر موافق ایالات متحده را جلب کرد و آنها نیز حس کردند او بازیگر قهاری است که به انگلیسیها باج نمیدهد اما مثل مصدق یکدنده نیست و هوای آمریکاییها را هم دارد. چرچیل ایرانی اما توجه نداشت الگوی او هر قدر هم در خارج به نیرنگ و گاه پیمانشکنی روآورد در داخل به دموکراسی باور دارد. حال آن که قوام نه تنها برای توده های مردم که برای نهاد روحانیت یا سلطنت هم تره خرد نمیکرد و بازی را لا به لای روابط خارجی میخواست پیش ببرد. موفقیت در ماجرای آذربایجان از او قهرمانی ساخته بود و همه را به حساب خود گذاشت. چندان که در سال 1328 در مکاتباتی از اروپا با ابراهیم حکیمی وزیر دربار می نویسد: «غیر از , ...ادامه مطلب
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- معمای قتل سپهبد حاجعلی رزمآرا نخستوزیر ایران در 16 اسفند 1329 خورشیدی امروز 72ساله میشود. اگر در آمریکا ماجرای ترور رییس جمهوری -جان.اف.کندی- یک معمای 60 ساله است در ایران هم قتل رزمآرا نخستوزیر، به معمایی 72 ساله بدل شده است. همانگونه که در آمریکا هم نامی به عنوان ضارب معرفی شده اما افکار عمومی را قانع نکرده در ایران هم روایت رسمی این است که رزمآرا با گلولۀ خلیل طهماسبی از اعضای ارشد فداییان اسلام از پا درآمده اما همواره در اینباره تردیدهایی وجود داشته است. این گفتار به 8 روایت متفاوت میپردازد و نخست دربارۀ نام او باید توضیح داد که «حاجعلی» اسم او بود نه لقب. چون در عید قربان به دنیا آمده بود. جالب این که نام این نظامی مشهور با عرصۀ ادبیات و فرهنگ هم گره خورده زیرا با انورالملوک هدایت خواهر صادق هدایت ازدواج کرده بود و نویسندۀ سوررئال ایرانی دایی 5 فرزند او بوده است.رزمآرا در 5 تیر 1329 فرمان نخستوزیری گرفت و با این که گفته بود "من یک سربازم و میخواهم به مملکت خودم خدمت کنم" اما سخن دیگری از او در دل تاریخ ثبت شده که چهرهای منفی از او ترسیم کرده است: "مملکت ایران که عُرضۀ ساختن لولهنگ را هم ندارد، چگونه میخواهد دستگاه عظیم نفت را اداره کند؟!"هر چند به خاطر مخالفت با ملی شدن صنعت نفت به دشمن مصدق شهرت داشت ولی شاه هم دلِ خوشی از او نداشت چرا که بیمناک آن بود در تدارک کودتا باشد. شاه همواره نگران بود روی کار آمدن خود او در شهریور 1320 از سر ناچاری قدرتهای خارجی بوده باشد وگرنه چطور ممکن است پدر را به تبعید بفرستند و پسر را بر تخت بنشانند؟ از این رو دچار سوءظن بود و از جمله به سپهبد رزمآرا که نکند مخالفت با ملی شدن نفت برای به دستآو, ...ادامه مطلب
گروهتاریخ-رجانیوز: سوم اسفند ۱۲۹۹ کودتایی انگلیسی در ایران به رهبری نظامی رضاخان که از جانب انگلیسیها سرهنگ رضا نامیده میشد و رهبری سیاسی سیدضیاالدین طباطبایی رقم خورد که تا سالها اثراتش بر زندگی مردم ایران پابرجا بود.رضاخان پس از کودتا توانست سردار سپه و پس از مدتی نخستوزیر ایران باشد اما شهوت قدرت او سیری نداشت و هرچه در چنته داشت رو کرد تا بالاخره در آذر ۱۳۰۴ به سلطنت رسید. سلطنتی که برای انگلیسیها پر از منفعت و برای مردم ایران پر از بدبختی و فلاکت بود.به گزارش رجانیوز؛ دیکتاتورهای تاریخ هرکدام دارای صفاتی ویژه بودهاند که آنها را از دیگر دیکتاتورها متمایز میکرد و وجه تمایز دیکتاتور اعظم ایران، شهوت غصب املاک بود و این صفت آنقدر در او بارز است که حتی تطهیرکنندگان پهلوی نیز نتوانستهاند آن را کتمان کنند.این وجه شخصیتی رضا پالانی آنقدر غیرقابل کتمان بود که حتی صادق زیباکلام، که از علاقهمندان به رضاشاه است، در کتاب جنجالی «رضاشاه» عنوان کرده: «... یک ویژگی منفی رضاشاه را کمتر میتوان در سایر دیکتاتورها سراغ گرفت. این ویژگی عبارت بود از حرص و ولع سیریناپذیر رضاشاه در تصاحب املاک؛ علاقهای که به تدریج شکل یک بیماری به خود گرفت.»خرید یا غارت؟بعضی از پهلویستایان در نوشتههای خود اعلام میدارند که رضاخان این املاک را با خرید از مردم بدست آورده است اما آیا تاریخ هم این گفتهها را تایید میکند؟«حسین فردوست» ارتشبد دوره پهلوی در کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» شرح ماجرا را چنین نوشته است: «رضاخان در طول سلطنتش تمام املاک مرغوب شمال را به زور سرنیزه به نام خود کرد. البته گاهی هم پول مختصری به عنوان بهای آن میداد. املاک را به منطقههای مختلف تقسیم کرد و در هر منطقه یک افسر , ...ادامه مطلب
عصر ایران -مهرداد خدیر- در پی انتشار روزنوشتهای تاریخ هشتم بهمنماه ۱۳۷۸ هاشمی رفسنجانی، کانال تلگرامی عبداللّه نوری متن نامۀ کوتاه او خطاب به محسن هاشمی را که پیش از این و 30 مردادماه 1401 نوشته و فرستاده بود، اطلاعرسانی کرده که در آن آمده است:«در چند فراز از کتاب خاطرات سال ۱۳۷۸ مرحوم آیتاللّه هاشمی رفسنجانی با عنوان "حضور و انصراف" نوشته شده من از طریق برخی دوستان درخواستی برای رهایی از زندان داشتهام که با وساطت آن مرحوم اقدامی صورت پذیرد. لازم است تأکید کنم در مدت ۳ سال زندان، هرگز از "هیچکس" تقاضایی تحت عنوان حل مشکل و یا تخفیف زندان و یا آزادی از زندان نداشتهام تا آنجا که حتی برادر عزیزم مرحوم علیرضا را هم از پیگیریهای دلسوزانهای که داشت و گاه در ملاقاتها بیان میکرد نهی کردم. البته ممکن است دوستان از ناحیۀ خودشان اقدامات یا پیگیریهایی کردهاند که هیچگونه ارتباطی به من نداشته است.»این یادداشت برای آن است که تصریح شود شواهد تاریخی نیز درستی چنین مدعایی را نشان میدهد. کما این که در دی 1378 که خاطرات مورد اشاره هم مربوط به همین سال است هاشمی رفسنجانی برای توضیح یا توجیه چرایی کاندیداتوری خود در انتخابات مجلس شورای اسلامی یک کنفرانس خبری در محل مجمع تشخیص مصلحت نظام برپا کرد و با این که سردبیر یک روزنامه بودم ترجیح دادم خود در این نشست شرکت کنم و از هاشمی رفسنجانی پرسیدم: "آقای عبدالله نوری که حالا زندانی شده وزیر کشور دولت اول شما بوده و حالا هم عضو مجمعی است که ریاست آن با شماست. چه اقدامی انجام دادهاید". او قدری تأمل کرد و پاسخ داد: , ...ادامه مطلب
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- یازدهم آذرماه یادآور روزی است که در سال 1300 خورشیدی میرزا کوچکخان جنگلی رهبر نهضت جنگل، تشنه و گرسنه و آواره در کوههای تالش، از شدت سرما یخ زد و در 43 سالگی چشم از جهان بست. سال ها قبل از آنکه فیدل کاسترو و چه گوارا در آمریکای مرکزی و لاتین به کوه و جنگل بزنند تا رؤیای خود را محقق سازند، میرزا یونس مشهور به کوچکخان جنگلی قیام جنگل را سامان داد و پس از 6 سال در همان سرزمینی جان باخت که آزادی و آبادی آن را میخواست. اگرچه در سالهای اخیر باب شده که به چهرۀ قهرمانان ملی خاک بپاشند و مصدق و فاطمی و میرزا را متهم کنند ولی دربارۀ میرزا کوچک خان نمی توان همه را از این جنس دانست و نیاز به توضیح دارد و متفاوت است با متهم کنندگان دکتر محمد مصدق به این که نفت را دولتی کرد نه ملی یا دکتر سید حسن فاطمی به سبب قصد براندازی سلطنت مشروطه و جمهوریخواهی و شکستن کاسه کوزۀ کودتای 28 مرداد بر سر او. یا ایضا دکتر علی شریعتی که نزد برخی مقصر همه اتفاقات بعدی است و نیز سرزنش مهندس مهدی بازرگان که چرا نخستوزیری را پذیرفت و زمینه به قدرت رسیدن روحانیون را -ناخواسته- فراهم ساخت. چرا که برخی از کسانی که بر پیشانی میرزا کوچک خان انگ تجزیهطلبی مینشانند یا میان او و رضا شاه دوگانهسازی میکنند (یعنی دومی میخواست ایران را یکپارچه و متحد کند و اولی سودای جدایی داشت) استنادات و دلایلی میآورند که اگرچه واقعیت دارد ولی «تمام واقعیت نیست» و برای بیان واقعیت باید تمام واقعیت را گفت و جز واقعیت را نگفت و صرف بیان واقعیت، کفایت نمیکند. از این رو میتوان گفت تمام نقدهایی که متوجه میرزاست احساسی نیست. چندان که از مصاحبۀ بسیار خواندنی با ناصر تقوایی در شمارۀ تازۀ ماه, ...ادامه مطلب
خبرآنلاین: تصاویری کمتر دیده شده از چهره واقعی ناصرالدین شاه و مادرش مهدعلیا و خواهرش عزتالدوله کنار تخت طاووس را ببینید., ...ادامه مطلب
اواخر پاییز ۵۷، مصادف با همین روزها، زمزمهها برای آمدن شاپور بختیار مطرح شد. بختیار آخرین تیر ترکش بود ــ اصلاً هر کس پس از ازهاری میآمد، تیر آخر بود؛ یا به هدف مینشست یا خشاب خالی میشد و باید تسلیم سرنوشت میشد. وقتی به آن برهه فکر میکنیم، به خطرات و دشواریهای آن، باید اذعان کرد قبول نخستوزیری در آن سر سیاه زمستان دشوارترین تصمیم بود... اما بختیار آمد. در روزهای آخر آذر، وقتی شاه از بختیار خواست برای مذاکره جهت تشکیل دولت به دربار برود، اولین سوالی که پرسید این بود: «شما را از کی ندیدم؟» بختیار جواب داد: «از ۲۵ سال پیش اعلاحضرت...» گفتگوی کوتاهی کردند و ده روز بعد شاه دوباره با او تماس گرفت و این بار مستقیم از خود او خواست کابینهای تشکیل دهد. شاه به حدی عجله داشت که حاضر نبود ده روز به او برای انتخاب وزرا وقت دهد. دولت بختیار ده روزه تشکیل شد. چند پرسش اساسی دربارۀ کابینۀ بختیار وجود دارد که در این مطلب میخواهیم آنها را بر اساس «گفتههای خود بختیار» پاسخ دهیم.۱. پرسش اصلی: بختیار وقتی میدید هدایتِ ذهن و زبان مردم دیگر در دست هیچ دولتمردی در داخل نیست، بر اساس چه محاسبهای قبول مسئولیت کرد؟او میگوید گمان میکردم وقتی مردم ببینند این دولت با دولتهای قبلی متفاوت است و مطالبات را به طور جدی دنبال میکند، «تسکین پیدا میکنند». از جمله او شاه را متقاعد کرده بود اصول ۴۴ و ۴۵ قانوناساسی اجرا شود که به موجب آن شاه هیچ مسئولیت اجرایی نداشت و دستورات شاه باید به امضای وزیر مربوطه میرسید. همچنین برچیدن سانسور، انحلال ساواک، آزادی زندانیان سیاسی از جمله شروط او بود.۲. آیا بختیار از شاه خواست ایران را ترک کند؟«آری». بختیار میگوید: «برای پایین آوردن التهاب عظیمی که در تمام, ...ادامه مطلب
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: ۱۴ مرداد سالروز پیروزی مشروطه در ایران از پروفسور حسن امین پرسیدیم، مردم ایران نهضت مشروطه را مدیون چه کسی و چه خاستگاه داخلی یا خارجی هستند؟نهضت مشروطیت را وامدار چندین گروه ایم. اول، متفکران ترقی خواهی که پس از شکست ایران از روسیه متوجه عقب ماندگی صنعتی و فرهنگی ما شدند، از عباس میرزا و قائم مقام و بعد امیر کبیر بگیرید تا میرزا ملکم خان و مدیران مطبوعات چاپخارج و بعد چهرههایی در داخل مانند مشیرالدوله و تقی زاده.دوم، بازرگانان که برای داشتن تامین مالی و جانی خواستار تشکیلات درستی برای دستگاه عدالت بودند و اولین مطالبات این طبقه متوسط شهرنشین هم داشتن عدالت خانه بود.سوم، روحانیت شیعه که بر اساس قرائتی مترقی از دین اسلام و مذهب تشیع، عبور از استبداد و حفظ حقوق مردم را توجیه و حمایت کرد. در راس این طبقه، آخوند خراسانی، علامه محمد حسین نائینی در نجف و سیدین سندین بهبهانی و طباطبایی در تهران بودند. یادمان باشد که در عصر ناصری، میزبان سید جمال اسدآبادی در تهران، امین الضرب بزرگترین تاجر ایران بود. در انقلاب مشروطیت هم، بازتاب چوب خوردن سید قتدی به حکم عین الدوله و نقش حاجی بنکدار در دادن ناهار و شام به متحصنین سفارت انگلیس از شواهد نقش بازار در فرایند نهضت مشروطه خواهی بود. به همین دلیل، اولین کپی نسخههای فرمان مشروطیت به خانه امین الضرب در سه راه امین حضور آورده شد.چهارم، گذشته از این خاستگاه داخلی، دولت انگلیس هم در مقام رقیب روسیه تزاری که طرفدار استبداد قاجاریه بود، از مشروطهخواهی حمایت کرد و مشروطه طلبان متحصن در سفارت را پذیرفت.در مقطع آغاز مشروطهطلبی چه گروههایی میدانستند چه میخواهند و چه جریانهایی نا دانسته در موج مشروطه شریک شد, ...ادامه مطلب
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- 69 سال پس از کودتای 28 مرداد 1332 که به سرنگونی دولت ملی دکتر محمد مصدق و تغییر فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران انجامید همچنان کسانی در مقام توجیه ادعا میکنند آن اتفاق ذیل عنوان «کودتا» نمیگنجد. البته شمار چنین مدعیانی در داخل رو به کاهش نهاده و صدا و سیما هم دیگر مانند سابق و برای طرح چنین موضوعی تریبون به فرزند آیتالله کاشانی نمیدهد تا بگوید واقعه بود، کودتا نبود.با این وصف حساب آنان که «قیام ملی» میدانند هم روشن است وقتی شعبان جعفری هم در خاطرات خود اصرار دارد بگوید تا بعدازظهر 28 مرداد در زندان بوده تا از اتفاقات قبل از آن اعلام برائت کند.10 دلیل زیر برای آن است که ثابت کنیم بله، کودتا بود و اگر مطالب پیشین نویسنده با همین مضمون را خواندهاید و مکرر جلوه میکند بر او ببخشایید که وقتی مدعیان، همه ساله ادعای خود را تکرار میکنند تا از کابوس آن برهند چاره ای جز تکرار در پاسخ نیست زیرا دلایل در گذر زمان تغییر نمیکند. بیشتر میشود که کمتر نه.1. ایرج امینی فرزند دکتر علی امینی میگوید: «در صورتی میتوان آن رویداد را کودتا دانست که نظامیان به قدرت میرسیدند و شاه را برکنار میکردند. در حالی که شاه همچنان درقدرت بود.»با این حساب چرا واقعه سوم اسفند 1299 را کودتا میدانیم که سید ضیاءالدین طباطبایی را به قدرت رساند و بعد از صد روز دولت را تحویل رضاخان داد .هر دو نیز با افتخار از کلمه «کودتا» استفاده میکردند و آن را گریزناپذیر میدانستند .در حالی که هیچ یک از دو عامل اصلی کودتا سلطان احمد شاه قاجار را از اریکۀ سلطنت به زیر نکشیدند و 5 سال بعد مجلس موسسان رای به انقراض سلطنت قاجار داد. با تعریف آقای امینی که عمویشان در روزهای کودتا وزیر دربار شا, ...ادامه مطلب
امروز دوشنبه☀️ ۱ فروردین ۱۴۰۱ هجرے شمسے, ...ادامه مطلب
امروز سهشنبه☀️ ۲ فروردین ۱۴۰۱ هجرے شمسے, ...ادامه مطلب
امروز چهارشنبه☀️ ۲۹ دی ۱۴۰۰ هجرے شمسے, ...ادامه مطلب